مادر سلام ! ما همه گی ناخلف شدیم
در قحط سال عاطفه هامان تلف شدیم
مادر سلام ! طفل تو دیگر بزرگ شد
اما دریغ کودک ناز تو گرگ شد
مادر ! اسیر وحشت جادو شدیم ما
چشمی گزید و یکسره بد خو شدیم ما
مادر ! طلسم دفع شر از خوی ما ببند
تعویذ مِهر بر سر بازوی ما ببند
ای ماه ! ما پلنگ شدیم و تو سوختی
ما صاحب تفنگ شدیم و تو سوختی